( شهید سید مصطفی تندرو......)
میون این همه آدم / شدم درگیر تنهایی
دلم قرض از اینکه تو / هنوز هستی و اینجایی
هنوز هستی و اینجایی / هنوزم خاطراتت زنده س
دلم میخواست پیشت بودم / لحظه ی آخرین نفس
چه احساس عجیبی بود / وقتی جنازه ت رسید
وقتی چشام جای تو / پلاک و لباسای پاره دید
چشام بارونی و ابری / نیستی و هر لحظه با ها می !
اما دلم شاده و میخنده / چون تو سرباز امامی
رفتی ، رفتی بی وداع / تا پابوس امام زمان (عج) بشی
تو آرزوت همین بود / شهید بشی و پر بکشی
بسمه تعالی
سید مصطفی تندرو یکیاز شهدای مسجد ابوالفضل پل سه تیر قام شهر
نامه شهید به خانواده اش:
باعرض سلام سلامتی شما رادر درگاه خداوند باری تعالئ خواهان خواست
دارم باری عرض می شود که اگرلطف کرده احوالی که ازحقیر خود وکوچک
خود خواسته باشید خوب هستم وبه دعای حال شریفتان مشغول می باشم
چند نامه شما به دست من رسیده است ومن شنیدده بودم که برادرمجتبی را
به چالوس بردند باز از چالوس ان هارا حرکت داده اند به جای دیگرو من خیلی
دلم خواسته که بدانم آن کجا بود.
بعد از چند هفته نامه بهروز آمده بود که من خواندم که فهمیدم او به اهواز و
شوشتر افتاده است به هر حال باز هم میگویم که جای شما خالی نباشد به
امید خدا در تاریخ 15/12/1365 خدمتم تمام میشود و به پیش خانواده خود
برمیگردم خانواده عزیزم اصلا ناراحت نباشید باز هم میگویم که خدمت است
دیگر حالا هر چه زودتر بهتر و وقتش رسیده بود که او هم به خدمت برود و
رفت و خدا پشت و پناه او باشد.وشما هم ناراحت نباشید .
خب من این نامه را دستی به شما میدهم و من دیگر بیشتر از این سرتان را
درد نمی اورم و شما را به خدای بزرگ میسپارم به تینا بگویید گریه نکند و
این را هم به شما بگویم که بهمرخصی نیایم.چون شاید آماده باش بخورم
متشکرم.
( برای سلامتی و تعجیل فرج آقا امام زمان «عج»..........صلوات)
حسین هاتفی
کاربر گرامی، سلام :
در تاریخ سه شنبه 26 آذر 92 نوشته
به فهرست نوشته های برگزیدهدر مجلهپارسی نامه
افزوده شده است .امیدواریم همیشه موفق باشید.
.: Weblog Themes By Pichak :.